کد خبر: 1245368
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
گفت‌وگوی «جوان» با احمد عبدالله‌زاده مهنه، نویسنده، محقق، مترجم و کارشناس نهج‌البلاغه
در جاده نجف به کربلا بودیم که همسفرم تعبیر جالبی داشت. در آن جاده زائران در دو لاین رفت‌و‌آمد می‌کردند. یک لاین شامل موکب‌های پذیرایی و استراحت و لاین دیگر برای کسانی که می‌خواستند در خلوت‌شان پیاده‌روی کنند و استفاده معنوی ببرند. او با دیدن این صحنه گفت این جاده جاده دنیاست و آن جاده جاده آخرت!
محبوبه قربانی

 جوان آنلاین: «زیارت اربعین یک سیر و سلوک معنوی است، پس باید مراقب باشیم زیارت اربعین عادی نشود و وجه گردشگری آن بر وجه زیارتی آن غالب نشود، هر چند این سفر هر دو را باهم دارد چراکه علاوه بر حال و هوای اربعین، وجود موکب‌ها و پذیرایی‌های مختلف، جنبه گردشگری را به این سفر داده است. از جذابیت‌های دیگر، لهجه‌های مختلف بین مردم عراق و ایرانی‌ها، پذیرایی‌های مختلف، آدم‌های مختلف و جاذبه‌های بسیار فراوانی است که اگر غالب بر زیارت، هدف و سازندگی سفر شود، آن وقت تحمل تمام سختی‌های این سفر ممکن نمی‌شود. آن وقت است که وجه دنیایی این سفر پررنگ‌تر می‌شود و اگر وجه دنیایی این زیارت پررنگ شود آسیبش آن است که از هدف دور می‌شویم و زیارت ما تهدید می‌شود. قبول که سفره امام حسین (ع) گسترده است و هر کس با هر سطحی که مشرف شود، سر آن سفره میهمان می‌شود، اما بستگی دارد چقدر و چند درصد از این سفره بهره‌مند شویم.»

این عبارات تأکیدات یک نویسنده دینی و زائر اربعین حسینی است. احمد عبدالله‌زاده مهنه، نویسنده، محقق، مترجم و کارشناس نهج‌البلاغه از دیار مشهدالرضاست. او روزنامه‌نگاری است که به خاطر علاقه به حوزه تازه‌مسلمانان سال‌هاست به طور تخصصی در این زمینه کار می‌کند و در ترجمه آثار مربوط به تازه‌مسلمانان و معرفی آن‌ها به جامعه قلم زده است. از آثار او می‌توان به کتاب «و خدا ما را خواند»، «سلمان‌های غیرفارسی»، «حجره‌ای برای گانگستر»، «اسلام در کتاب‌مقدس» کتابی در فضای گفت‌وگوی ادیان به قلم دکتر «توماس مک‌الوین» کشیش شیعه‌شده امریکایی، «بالاخره باحجاب می‌شوم» مجموعه مصاحبه‌ها و نوشتار‌هایی درباره حجاب که بسیاری از آن‌ها را تازه‌مسلمانان نوشته‌اند و «دنیای کوچک، امام بزرگ» مجموعه مصاحبه‌های او با زائران خارجی امام رضا (ع) و روایت خاطرات آنان از زیارت اشاره کرد. این خادم‌الرضا (ع) سال‌هاست توفیق حضور در پیاده‌روی اربعین را دارد. اولین سفرش به بهانه مستند‌سازی از حضور تازه‌مسلمانان در راهپیمایی اربعین رقم خورد. بر آن شدیم در آستانه فرارسیدن اربعین حسینی با او گفت‌وگویی داشته باشیم تا مخاطبان‌مان را از درس‌ها و آموخته‌های آنچه در این سفر دیده، شنیده و احساس کرده است، آشنا کنیم. او از ظرفیت‌های تربیتی این مراسم که در دل میهمان‌نوازان کودک و بزرگسال عراقی شکل گرفته است تا ایرانیانی که با رشته‌ای از مشکلات این مسیر را به عشق رسیدن به حرم ارباب‌شان طی می‌کنند گفت؛ ظرفیت گسترده‌ای برای انتقال فرهنگ تربیت حسینی به نسل‌های دیگر. به گفته وی «برای رسیدن به چنین ظرفیتی یک شرط لازم است؛ اینکه تلاش کنیم اربعین دچار آسیب نشود. وجه دنیایی آن بر معنویتش غالب نشود و در مسیر چشم و گوش‌مان باز باشد تا اربعین را با همه زیبایی‌هایش به تفکرات غلط، خرافه‌ها و جریانات انحرافی که سعی می‌شود از فریب‌خوردگان القا شود، نبازیم. آگاهانه خود را مسلح به معرفت کنیم تا برکات این سفر از کف نرود.»

سفر اول چگونه رقم خورد؟

زیارت اربعین از مقطعی به بعد هیجان ایجاد کرد و باعث انگیزه شرکت شد. من هم سال ۱۳۹۳ تصمیم گرفتم مشرف شوم ولی گذرنامه‌ام تاریخ نداشت، به همین خاطر اقدام کردم، اما دیر به دستم رسید و قسمتم نشد. همان جا تصمیم گرفتم حتماً سال دیگر مشرف شوم. سال بعد مصمم به رفتن شدم ولی شرایط مالی و کاری اجازه نمی‌داد تا اینکه یک گروه از دوستان خواستند برای ساخت مستند تازه‌مسلمان‌شده‌هایی که در مسیر اربعین هستند، همراه‌شان باشم. اولین زیارت اینطور رقم خورد و کرامت اباعبدالله (ع) برایم مسجل شد. سفر اول مجردی و سفر‌های بعدی با چند نفر از دوستان و خانواده بود. 

از حال و هوای سفر اربعین بگویید، از احساساتی که جذاب و درس‌آموز بود. 

قبل از سفر اربعین، سه بار تجربه زیارت کربلا را داشتم، اما حس و حال در اربعین کاملاً متفاوت است. این موج عظیم اربعین را هیچ موقع از سال نمی‌بینیم و این نشان می‌دهد زیارت اربعین متفاوت و قابل قیاس با زمان‌های دیگر نیست، به همین خاطر به دوستان توصیه می‌کنم حتماً زیارت اربعین را تجربه کنند چراکه آن جمله و مصرع معروف در ادبیات آیینی‌مان که می‌گوید «این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست» را در حماسه اربعین می‌توان دید. به واقع انگار همه عالم دیوانه‌وار به سوی حرم امام حسین (ع) در شتاب هستند. نمونه‌های کوچک این عشق در زمان‌هایی مانند عاشورا نیز دیده می‌شود ولی نمونه بارزتر و در حقیقت انکارناپذیرتر در عشق مسلمانان به اباعبدالله الحسین (ع) را فقط در اربعین می‌توان دید. از نگاه دیگر باید گفت، سفر اربعین با سختی‌های زیادی روبه‌رو است. بنده این سفر را به شکل‌های مختلفی از جمله خودروی شخصی، اتوبوس و حتی هوایی هم تجربه کرده‌ام. در همه این شرایط، با سختی‌های خاص خودش روبه‌رو شده‌ام، اما همه سختی‌ها همراه با شیرینی‌هایی بود که سختی‌ها را از ذهن پاک می‌کرد. این هم از معجزات اربعین است؛ اینکه جمعیت میلیونی با یک رشته از سختی‌های زیاد از جمله هوای گرم، وضعیت بهداشتی، نوع غذا و غیره، اما با عشق راهی می‌شوند؛ معجزه‌ای که با وجود لمس همه مشکلات، ولی سال بعد اگر عذری نباشد، باز خود را آماده رفتن می‌کنیم! 

چه ظرفیت‌های تربیتی در این سفر وجود دارد و چقدر برای شما ملموس و درک شده است؟

ابتدا از طرف میهمان‌نوازان عراقی‌ها بگویم. در این مراسم همه نسل‌های مردم عراق از بچه‌ای که روی پای خودش می‌ایستد تا پیرزن و پیرمردی که به سختی راه می‌رود، سعی می‌کنند سهمی هر چند خیلی اندک در پذیرایی زائران به عهده داشته باشند. همه نسل‌ها در این حماسه مشارکت فعال دارند و به جرئت می‌توان گفت یک برنامه حساب‌شده‌ای است که عامدانه تأکید دارد تک‌تک آدم‌ها سهمی داشته باشند. بچه‌ای که کودکی و هیجان‌های کودکی‌اش را دارد ولی کنار این کودکی وظیفه می‌داند سهمی داشته باشد، ولو دادن یک لیوان آب به زائر. این‌ها همه و همه نشان از برنامه تربیتی اربعین دارد. بچه‌ها در چنین محیطی رشد و این فرهنگ را به نسل بعدی منتقل می‌کنند، پس می‌توان گفت اربعین ظرفیتی گسترده برای انتقال فرهنگ تربیت حسینی به نسل‌های دیگر است. از زاویه دیگر، سختی‌هایی است که زائران ایرانی متحمل می‌شوند. در آمار‌ها مشخص می‌شود بیشترین قشری که در این حماسه شرکت می‌کند، افرادی هستند که به لحاظ درآمد اقتصادی متوسط یا ضعیف هستند که شاید در طول سال یک سفر معمولی داخل کشور هم برای‌شان سخت باشد، اما برای سفر اربعین پس‌انداز می‌کنند و گاهی از واجبات خودشان می‌زنند تا از اربعین جا نمانند! بنابراین هموارکردن دشواری‌های مالی و دشواری‌های طبیعی این سفر یک منبع تربیتی غنی است. بار‌ها شاهد بوده‌ام خانواده‌ای با یک یا چند فرزند راهی سفر شده و سختی‌های زیادی را تحمل کرده‌اند، اما یقین دارند کودک‌شان در این سفر با پستی و بلندی‌های زندگی آشنا می‌شود و تجربه‌های زیادی از این سفر و صحنه‌های عجیبی که می‌بینند به دست می‌آورد؛ فرصتی که نسل ما از آن محروم بود. 

چه آسیب‌هایی این رویداد را تهدید می‌کند؟

زیارت اربعین یک سیر و سلوک معنوی است، پس باید مراقب باشیم عادی نشود و وجه گردشگری آن بر وجه زیارتی آن غالب نشود، هر چند این سفر هر دو را باهم دارد چراکه علاوه بر حال و هوای اربعین، وجود موکب‌ها و پذیرایی‌های مختلف، جنبه گردشگری را به این سفر داده است. از جذابیت‌های دیگر، لهجه‌های مختلف بین مردم عراق و ایرانی‌ها، پذیرایی‌های مختلف، آدم‌های مختلف و جاذبه‌های بسیار فراوانی است که اگر غالب بر زیارت، هدف و سازندگی سفر شود، آن وقت تحمل تمام سختی‌های این سفر ممکن نمی‌شود. آن وقت است که وجه دنیایی این سفر پررنگ‌تر می‌شود و اگر وجه دنیایی این زیارت پررنگ شود آسیبش آن است که از هدف دور می‌شویم و زیارت ما تهدید می‌شود. قبول که سفره امام حسین (ع) گسترده است و هر کس با هر سطحی که مشرف شود، سر آن سفره میهمان می‌شود، اما بستگی دارد چقدر و چند درصد از این سفره بهره‌مند شویم. یاد صحبت دوستم افتادم؛ در جاده نجف به کربلا بودیم که همسفرم تعبیر جالبی داشت. در آن جاده زائران در دو لاین رفت‌و‌آمد می‌کردند. یک لاین شامل موکب‌های پذیرایی و استراحت و لاین دیگر برای کسانی که می‌خواستند در خلوت‌شان پیاده‌روی کنند و استفاده معنوی ببرند. او با دیدن این صحنه گفت این جاده، جاده دنیاست و آن جاده، جاده آخرت! آسیب دیگر به مسئولان دستگاه‌ها، سازمان‌ها و نهاد‌هایی برمی‌گردد که در مسیر به کربلا و حتی در خاک ایران در حال خدمت‌رسانی هستند. یادم است مقام معظم رهبری چند سال قبل هشدار دادند که حضورمان طوری نباشد که فرهنگ خدمت‌رسانی مردم عراق به حاشیه برود، این نکته‌ای است که در بعضی موارد دیده می‌شود. همه مردم دوست دارند به نحوی در فضیلت پذیرایی از زائران شریک شوند، اما حضور بیش از حد و افراطی دستگاه‌ها و نهاد‌ها نه صرفاً در قالب کمک‌رسانی برای نظافت شهر‌های کربلا و نجف، بلکه در قالب برپایی موکب حتی بین زائران ایرانی هم بازخورد منفی دارد. از دستگاه‌ها انتظار می‌رود در همان بخشی که برای‌شان کمک تعریف شده است، خدمت‌رسانی کنند تا به قول حضرت آقا خدمات مردم عراق به حاشیه نرود. 

برای ماندگاری اثرات تربیتی این سفر چه باید کرد؟

مفهومی در دین داریم به نام ذکر و یادآوری، چراکه یاد آوردن باعث افزایش و حفظ نعمت‌ها می‌شود. زیارت اربعین هم نعمت است و باید برای حفظ آن شکرگزار بود چراکه شکر نعمت در واقع یادآوری نعمت است. این مفهوم خیلی در دین تکرار شده است که نعمت‌ها را یادآوری کنید. در زیارت امین الله هم داریم «ذَاکرَهً لسَوَابغ آلاَئکَ»، حال این یادآوری ممکن است به شکل خاطره‌نویسی، فیلم و عکس گرفتن یا کلیپ درست‌کردن باشد تا خاطرات برای فرد دیگری بازگو شود و به واسطه این تعریف دلی را مشتاق زیارت کند. علاوه بر گسترش علاقه‌مندی، اشتیاق و شور، میوه‌های چیده‌شده از این سفر هم حفظ می‌شود. 

اربعین چه پیامی به مسلمانان در سراسر جهان دارد؟

زیارت اربعین با این گستردگی یادآور موسم حج است. کارکرد‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که برای حج قائل هستیم، در اربعین به شکل دیگری دیده می‌شود. به طور مثال، تفکرات نادرست نژادی عرب و فارس با سفر اربعین پاک و در اوج بهار خدمت‌رسانی و شکوفایی دیده می‌شود. اربعین مشابه سفر حج، مردم را به یکدلی و یکرنگی فرا می‌خواند. اگر این پیام را درک نکنیم و به کار نبندیم و بخواهیم بر باور‌های نادرست نژادی خود تأکید کنیم، خلاف جهت این مسیر حرکت کرده‌ایم. یکی از مهم‌ترین پیام‌های این سفر آن است که همه زائر امام حسین (ع) هستیم، حتی زائرانی از سایر ادیان. اگر در این مسیری که همه را یکدل و یک‌جهت کرده است، بخواهیم یکدلی و یکرنگی را لکه‌دار کنیم، در حقیقت به پیام اربعین آسیب رسانده‌ایم. 

زیباترین جمله و زیباترین تصویری که در این سفر‌ها دیده و خوانده‌اید چه بوده است؟

هر سال سعی می‌کنم شعار‌هایی را که موکب‌های عراقی می‌نویسند، ثبت کنم و عکس بگیرم. بسیاری از آن‌ها جملات و بیت‌های تکان‌دهنده و پرشوری هستند، اما یک جمله که در موکب‌های عراقی زیاد دیده می‌شود، این است: «خدمَهُ لزُوّار الْحُسَین شَرَفٌ لَنا»، این جمله در کنار تبلور عینی آن که همه زندگی‌شان را در پذیرایی اربعین می‌گذارند، بسیار دلنشین و آموزنده است. زیباترین تصویر هم از نگاه بالا زمانی است که فشردگی زائران را حول حرم می‌بینی، زمانی که همه در حال حرکت به یک جهت هستند، واقعاً تصویر زیبایی است. 

سراسر این سفر خاطره است. یکی از آن‌ها را برای مخاطبان‌مان تعریف کنید. 

در یکی از سفر‌ها بعد از زیارت نجف اشرف، آماده پیاده‌روی شدیم، چون مسلط به زبان انگلیسی بودم، جمله walking Mawkib Help Available به معنای «موکب سیار، اگر کمکی خواستید هستم» را نوشتم و آن را روی کوله‌ام نصب کردم. هدفم این بود زائران انگلیسی که زبان عرب بلد نیستند و نمی‌توانند درخواست‌شان را به زبان عراقی یا ایرانی بیان کنند، در خدمت‌شان باشم. یکی از زائران با دیدن این جمله به من نزدیک شد و شروع به صحبت کرد. صحبت‌هایش درباره ظهور و زمان دقیق ظهور بود. صحبت ما دو ساعت طول کشید. او می‌گفت باید آماده ظهور باشیم و حتی علامت و نشانه‌های ظهور را هم گفت! شروع به آوردن استدلال کرد و از انواع راه‌ها وارد شد تا قبول کنم ظهور در یکی‌دو سال پیش رو اتفاق می‌افتد، حتی پیشگویی هم می‌کرد! زیر بار نرفتم، اما این آقا سعی داشت حرف‌هایش را بپذیرم! حین صحبت یکی از دوستانش آمد و سلامی کرد و رفت! احساس کردم یک گروه سازمان‌یافته‌ای هستند و قصد دارند در این پیاده‌روی از احساسات مذهبی مردم که در سطح بالاتری قرار دارد، سوءاستفاده کنند تا عقیده و باور‌های نادرست را ترویج دهند. درست است که این مسیر یک مسیر معنوی است ولی هستند افرادی سازماندهی‌شده که حرف‌ها و پیشگویی‌هایی را حتی منتسب به مراجع می‌گویند و اگر کسی آن‌ها را باور کند، در عقایدش سست می‌شود. تجربه هم نشان داده است وقتی باوری را ترویج کردی، اصل اعتقاد کمرنگ و سست می‌شود. این را به عنوان یک خاطره گفتم چراکه در مسیر اربعین با همه زیبایی‌ها، صحنه‌های دیدنی و بهره‌های معنوی، ممکن است با چنین تفکراتی روبه‌رو شویم، بنابراین لازم است مسلح به معرفت کافی بود و با چشمان باز با جریانات انحرافی مقابله کرد. 

اگر از این سفر جا بمانید چه حسی خواهید داشت؟

با همه آرزو‌هایی که عاشقان امام حسین (ع) دارند ممکن است به هر دلیلی از زیارت اربعین جا بمانند، ولی به قول شاعر «اگر آب دریا را نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید». زیارت اربعین از دست نمی‌رود و اگر نتوانیم خودمان را برسانیم هر کاری از دست‌مان بربیاید دریغ نخواهیم داشت. مانند مردم عراق که با هر کاری و به هر نحوی خود را در اربعین مشارکت می‌دهند من هم هر کاری بتوانم انجام می‌دهم تا در ثواب آن شریک باشم. 

حرف دل‌تان با امام حسین (ع)؟

نگاهی به من کن از جنس همان نگاهی که به حر کردی.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار